دوباره از تو گفتن نه نباید بازم اسم تو بردن نه نباید
شب دلگیر از یاد بردن تو بازم خواب تو دیدن نه نباید
رها کن قلبمو ای رفته از یاد بزار عادت کنم به رفتن تو
تو میشناسی منو میدونی ای یار چقدر سخته برام نخواستن تو
شب در به دری در کوچه ی عشق به من چشمای تو عشقو نشون داد
گله از رفتنت هرگز ندارم ولی از موندن یاد تو فریاد
تو آتش بودی و من تشنه ی تو تو رفتی تا نبینی سوختن من
ندونستی خود مرگه جدایی برای اون که تن داده به سوختن
ندونستی که از یاد بردن تو برای من مثل انکار ماهه
از اون روزی که ماه من نتابید پلنگ شعر من روزش سیاهه
منبع:
http://forum.persianseven.ir