به قفسه سينم مشت كوبيدم گفتم نكنه واقعا عاشقت شدم!
نكنه واقعا! با خودم مي گفتم نه نميشه توهم زدم؛
گفتم نه عشق خوب نيس همين دوست معمولي باشيم!
يهو دلم قانع نشد دلم قانع نشد واقعا!
دستام يخ زده بود قلبم داشت سينمو سوراخ ميكرد
گفتم جلوشو ميگيرم اما هيچوقت نتونستم
!هيچوقت
ببين تو خوب بوديا!
تو خيلي خوب بودي؛باور كن!
تو خيلي خوب بودي! تو خوب بودي هَمه چي خوب بود