یه نفس راحت کشیدم اون ساعت
که نگام از دور به حرم افتاد
رسیده بودیم زود اینقده شیرین بود مجنون یادم رفت و شدم فرهاد
هر چی شینده بودم با این دوتا چشمم دیدم
این دفعه جای عکسش خوده ضریحو بوسیدم
غوغا بود درست شبیه یه رویا بود
دستم زیارت عاشورا بود آره اونجا کروبلا بود
ثارالله آقام آقام آقام
منبع ناکامان
دلم آروم میزد گل دسته و گنبد هیچ وقت ندیده بودم ایننش رو
نمیره از یادم از دست نمیدادم غروب بین الحرمینش رو
پاهام روی زمین بود ولی حس پرواز داشتم
گوشه به گوشه ی صحن یادگیری بوسه کاشتم
زیبا بود بهشت خدا تو دنیا بود
کوزه به وسعت دریا بود آره اونجا کروببلا بود
غوغا بود درست شبیه یه رویا بود
دستم زیارت عاشورا بود آره اونجا کروبلا بود
ثارالله آقام آقام آقام
از خود شدم بی خود گریه ام گرفت و شد بارون رحمت از چشام نازل
اشکامو پاک کردم همون جا خاک کردم دلمو تو صحن ابوفاضل
از باغ سبز عمرم گل خاطره پیچیدم
داشتم تو بیداری چه خوابی خوشی میدیدم
پیدا بود صاحب حرم خیلی آقا بود
واسه تموم عالم جا بود آره اونجا کرببلا بود
ثارالله آقام آقام آقام