متن آهنگ شب انتظار داریوش رفیعی
شب به گلستان تنها منتظرت بودم
باده ي ناكامي در هجر تو پيمودم
منتظرت بودم، منتظرت بودم
آن شب جان فرسا من بي تو نياسودم
وه كه شدم پير از غم، آن شب و فرسودم
منتظرت بودم، منتظرت بودم
بودم همه شب ديده به ره تا به سحرگاه
نا گه چو پري خنده زنان آمدي از راه
غم ها به سر آمد، زنگ غم دوران از دل بزدودم
منتظرت بودم، منتظرت بودم
پيش گل ها شاد و شيدا